ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
برای چنــدمین بار از تو گفتم
که راه عــشق تو پایان ندارد
به یادت هست زخمی بردلم بود
که جز لبخند تو درمان ندارد
نگویم با کسی از عــشق دیرین
که عشقـــم را خــریداری ندارد
برایــت شعــر را از نــو سرودم
هـــمان شعری که پایانی ندارد
تو دانــی شــعرمن قلبی حزینه
کــــه جز یادت گرفتاری ندارد
تـــمام مـعنی الــفاظ شعرم
بــغیر از نــام تــو حرفی ندارد
منم غمی گریخته از دیار وحشی عشق
سلام
با تمام ایرادهایی که ممکنه از شعرهاتون بشه گرفت در کل اسمش شعره وپیشنهاد میکنم با غرور نسبت به اثارتون برخورد کنید.
من هم انچنان متبحر نیستم وفقط برای تخلیه اندوهم شعر مینویسم .
پیشنهاد میکنم مطالعتون رو بیشتر کنید وبرای سرودن وقته بیشتری قرار بدید کما اینکه ممکنه اثره متفاوتی از رو نوشت اولتون ایجاد بشه که باعث خرسندیه بیشتری هم میشه.
ودر مورد نثرتون باید بگم بهتره کمی با فرهنگ های لغت دستو پنجه گرم کنید وبه دنبال خلق لغات جدید ویا ترکیبات نویی باشید که اگر به این مهم دست پیدا کنید علاقه خواننده ها برای دیدن اثار دیگرتون بیشتر میشه.
aseman
سلام
خیلی زیباست
به خاطر همه چیز ممنونم